برای دریافت فایل PDF کلیه جلسات بصورت یکجا به واتسآپ 09900992534 درخواست ارسال کنید
دوره آموزش جامع حقوق مهندسی در ساخت و ساز شهری ایران با تدریس استاد کامیار میررضوی پژوهشگر و مدرس حقوق مهندسی ایران حاصل بیش از 20 سال تحقیق و پژوهش ایشان است این دوره ها طی چندین سال بصورت آنلاین تدرس شده است و بیش از 300 هزار نفر از مهندسین از سراسر ایران و خارج از کشور بصورت آنلاین تاکنون از این آموزش ها بهره برده اند و در حال حاضر بصورت متمرکز جهت سهولت دسترسی در اختیار شما قرار گرفته است امیدواریم این آموزش ها باعث ارتقاء سطح دانش حقوقی مهندسان شده و امنیت شغلی و اطمینان خاطر را برای جامعه فهیم مهندسی کشور ایران فراهم سازد

جلسه هفتاد و سه 73
بحث انواع تصرف ملک و آپارتمان و شرح تصرف عدوانی و ورود به حرز با بازخوانی 4 پرونده واقعی
خلاصه ای کوتاه از این جلسه آموزشی
لازم است در ابتدای این جلسه توضیحی خدمت شما ارائه گردد و آن اینکه مباحث پیش روی ما تا حدود 15 جلسه آینده ، دارای مفاهیمی متغیر از آنچه که تا این تاریخ گفته شده می باشد و از حالت مهندسی خارج وبه حوزه های حقوقی وارد می شود . تمام افرادی که در صنعت ساختمان سازی چه به شکل مهندس ناظر و یا مجری و یا سازنده و یا صاحب زمین ،حضور دارند باید اطلاعات کاملی در خصوص مباحث تصرف ، مبایعه نامه ، اجاره نامه، سرقفلی و مشارکت درساخت داشته باشند که این مباحث حقوقی پیش نیاز مباحث مهندسی بوده و مکمل همدیگر می باشند.
- بحث این جلسه اختصاص به موضوع تصرف دارد که لازم است برای درک بهتر این موضوع به بررسی و بازخوانی پروندههای واقعی بپردازیم . این مباحث و پرونده ها به دلیل اینکه از فیلتر های قوی و زیر نظر اساتید برتر علم حقوق و حتی قضات ،عبور کرده دارای خروجی بسیار قوی و مفیدی می باشد . پس امید واریم که برای جامعه مهندسی مفید واقع گردد.
بازخوانی پرونده اول
این پرونده مربوط به سال 1386 در غرب تهران و متعلق به پیرمردی محترم که سرهنگ بازنشسته بود و خانه ای حیاط دار و قدیمی ،که سال ساخت آن حدود دهه 40 بود ،می باشد. ساختمان مورد نظر دارای زیرزمین و در دو طبقه ساخته شده بود .پیرمرد به دلیل فوت همسر، تنها زندگی میکرد و دارای دو فرزند ؛ یک دختر و یک پسر بود که بیش از 30 سال ، در آمریکا زندگی می کردند.در سال 1386 پیرمرد در سن حدود 90سالگی فوت میکند و بعد از اطلاع فرزندانش در آمریکا ، هردو برای مراسم ختم پدر به ایران می آیند . بعد از برگزاری مراسم ختم ، پسر متوفی کلید منزل پدری را به رسم امانت و به جهت سرکشی و مراقبت از منزل پدری ، به یکی از نزدیکان که فردی امین و درستکار بود ، تحویل می دهد. بعد از گذشت حدود 6 ماه از این موضوع و سرکشی و مراقبت از منزل مورد نظر توسط این فرد ؛ در زمستان همان سال این فرد امانت دار در حین عبور از خیابان محل زندگیش متوجه می شود که یک خانواده ای که پرجمعیت هم بودند و دارای چند فرزند خردسال هستند ، اسباب و وسایل منزلشان توسط صاحب خانه تخلیه شده و در گوشه خیابان زیر نایلون زندگی کرده و مردم درراه خدا به آنها کمک می کنند. همین فرد امانت دار که کلید خانه متوفی در دستش بود طی تماسی با آمریکا و ارتباط با پسر متوفی ، ماجرای این خانواده بی خانمان را شرح داده و با توجه به اعتماد پسر متوفی به همین فرد ، مجوز استفاده این خانواده از زیرزمین این خانه را برای مدتی کوتاه میگیرد .
- سپس فرد امانت دار و خیّر ، خانواده بی سرپناه را در منزل متوفی سکنی داده و تاکید میکند که فقط می توانند از زیر زمین آن خانه استفاده نمایند و به هیچ وجه اجازه ورود به طبقات را ندارند و حتی درب ورودی به طبقات و راه پله را هم قفل می کند . بعد از حدود سه روز ، که فرد امانت دار جهت سرکشی به منزل مورد نظر مراجعه می کند متوجه می شود که قفل و کلید درب ورودی خانه تعویض شده است . زنگ می زند و مرد متصرف درب را باز کرده و درخصوص تعویض قفل درب ورودی به وی اعتراض میکند که متاسفانه آن فرد مدعی میشود که این منزل را خریداری کرده و صاحب اختیارمیباشد و به همین دلیل قفل را هم تعویض کرده است . متاسفانه خانواده فرد متصرف وارد دو طبقه دیگر هم شده بودند وطبقه دوم را به اجاره یکی از بستگانشان درآورده و خودشان هم درطبقه اول زندگی میکردند . حاج آقا حسابی ازاین موضوع مستعصل شده و دست به دامان معتمدین مسجد محله می شود تا از طریق نیروهای بسیج پایگاه مسجد بتوان فرد متصرف را بترساند.
- با ورود نیروهای پایگاه بسیج محله و وساطت آنها ، باز هم کار به نتیجه نمی رسد و از این ماجرا نزدیک به سه سال میگذرد و همچنان خانه درتصرف آن خانواده بود تا اینکه بعد از حدود سه سال پسر متوفی که جراح قلب بود از آمریکا به ایران مراجعت می کند و در حین ورود به خانه پدری متوجه میشود که خانه به تصرف عده ای ناشناس درآمده که ادعای خرید ملک را دارند.بعد از بحث و مجادله با مرد متصرف ؛ آقای دکتر به حاج آقا مراجعه کرده و از وی شرح ماجرا را میشنود .
- القصه اینکه آقای دکتر به حاج آقا می گوید که متاسفانه سند این خانه و ملک …
….